زنگ مجازی- جنگ ترکیبی
موازیسازی خط خبری با فضای مجازی
عزیزالله محمدی(امتدادجو)
تا پیش از ظهور گوشیهای هوشمند و فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، در تقابل فرهنگی و رسانهای، چند شبکه فارسی ماهوارهای بودند که آنچنان نیز جدی گرفته نمیشدند؛ اما بعد از مدتی تقابل به شکل عینی تری نمایان شد و در نهایت تعبیر به جنگ رسانهای و ماهوارهای شد که قطعا در موضوع جنگ به مفاهیمی از جمله فتح و شکست نیز باید اندیشید.
نگارنده این سطور درخصوص این نوع جنگ بر این باور است که در آن ایام، نوع تقابل یکی از طرفین در نهایت منجر به فتح و تسخیر جغرافیای فکری طرف دیگر میشد؛ اما با گسترش فضای اینترنت این نوع پیروزی نیز نمیتواند اهداف مورد نظر طراحی شده صاحبان قدرت و ثروت و شهرت را تحقق بخشد، بلکه جامعه هدف و مخاطبینشان باید مسخ شوند و بهطور کامل در اختیار رسانههای آنها قرار بگیرند.
برای رسیدن به این مرحله و برای عملیاتی کردن این شیوه مسخ کردن مخاطب، علاوهبر فضای اینترنتی و شبکههای اجتماعی و مضاف بر شبکههای ماهواره ای؛ تولید محتوای متناسب با ذائقه جامعه مورد نیاز است در عصر دانش و تکنولوژی و فنآوری و ارتباطات و ماهواره، گرچه آسایشی بر جامعه بشری از لحاظ رفع برخی موارد مورد نیاز حاصل شده است؛ اما گسترش نیاز سیری ناپذیر انسان به اطلاعات، او را به سمتی هدایت کرده است که با ولع تمام میخواهد مخاطب هر نوع رسانه و هر گونه شبکهای که امکان دسترسی به آن وجود دارد باشد.
حرص و ولع به ثروت و قدرت و امراض و اغراض سیاسی و اجتماعی و فرهنگی، عواملی هستند که در عصر تبادل و انفجار اطلاعات، موجبات تولید محتوای رسانهای را فراهم میکنند و در این میان برنده آن رسانهای است که بتواند به هر طریق ممکن مخاطب را در اختیار داشته باشد.
اساس و قوام هر گونه از فعالیت رسانهای بر مدار و محور وجود اشکال و انواع «اتفاق» و «خبر» است که در صورت عدم وجود آنها، ادامه فعالیت برای رسانه امری ناممکن میشود و از همین رو شاکله اصلی جریان رسانهای اصلی دنیا که خود را قیم همه کشورها و قدرت مطلق میدانند بر وجود خبر و دامنه آن استوار است که در صورت فقدان هر گونه خبری روی به خبر سازی و ایجاد تاثیر در جامعه هدف میکنند.
موازی سازی خط خبری با فضای مجازی و شبکههای اجتماعی توسط این رسانهها از اقدامات بسیار پراهمیت و تاکتیکی مؤثر است که مقدمات باور عمومی بر خبر تولید شده و ایجاد هیجانات را فراهم میکند.
گاهی یک اتفاق دارای شعاع تاثیرگذاری بسیار کمی است و اصلا ماهیت و ارزش خبری ندارد؛ اما جریان رسانهای اصلی با توجه به موضوع تصمیم میگیرد با هر شکل ممکن بر دامنه آن بیفزاید و مدتها اذهان و افکار را با آن خبر جهت تهییج جامعه در اختیار بگیرد.
در چنین زمان و واقعهای آنچه که بر حیات و استواری چنین رسانههای کمک میکند؛ ایجاد خط خبری بر مبنای تولید شایعه است که همانند ویروس در میان مردم به صورتهای مختلف و در ابعاد گوناگون منتشر و دامنه مییابد.
در واقع مطابق بعضی از دیدگاهها و تعاریف: شایعه مولود نامشروع خبری است که در ابهام و بیخبری مردم نسبت به موضوعات مهم متولد میشود. این ویروس اجتماعی که یکی از تکنیکهای عملیات روانی است به قدری خطرآفرین است که میتواند جوامع مورد حمله را با بحرانهای جدی مواجه کند(ما در دو شماره ماقبل همین ستون تحت عنوان «شایعه، آتش زیر خاکستر» به آن پرداختیم.)
در حدود سه سال قبل در چنین ایامی غائله و آشوبهایی صورت گرفت که به«زن، زندگی، آزادی» شهره شد و تمام قوای اجتماعی و رسانهای جبهه معاند علیه ایران را با کلیه امکانات و روشها و تاکتیکها به میدان نبرد آورد.
بر اساس گزارشهای موجود و رسمی ارائه شده، فقط در 25 روز اول اغتشاشات سال گذشته که از اواخر شهریور شروع شد؛ پنج رسانه و شبکه فارسی زبان ماهواره ای(بی بیسی، وابسته به دولت انگلیس- ایران اینتر نشنال، وابسته به دولت سعودی- صدای آمریکا و رادیو فردا، وابسته به دولت آمریکا- من وتو، وابسته به جریان بهائیت و صفحات مجازی آنها) بیش از 27000خبر دروغ و جعلی یا همان Fake news را درخصوص حوادث داخل ایران منتشر کردند که در این اثنا هر کدام نیز با ولع تمام تلاش داشت تا گوی سبقت را با انتشار اخبار جعلی بیشتر از دیگری برباید.
معنای رفتاری این رسانهها در حدود 1400 سال پیش توسط خداوند در قرآن کریم بهطور خاص و ویژه که اختصاص به رفتار منافقین و کفار دارد بیان شده است و به صورت آشکار و بدون نیاز به تفسیر و تاویل در سوره بقره آیه 42 اشاره شده است.« لاتلبسوا الحق بالباطل وتکتموا الحق و انتم تعلمون» این شیوهای است که این رسانهها در پیش گرفتهاند و همواره با ایجاد و تولید اخبار فیک و جعلی و دروغ، تلاش دارند مسیر روشن حق را به سمت تاریکی و شبهه افکن هدایت کنند.
این شبکهها بهصورت آشکار و بدون ممانعت کشورهای که در آنجا مستقر هستند، هر سه وجه آیه یاد شده سوره بقره را شامل میشوند و توامان هم بر باطل ردای حق میپوشانند و هم حق را انکار و کتمان میکنند و هم میدانند که این دو عمل را از روی عناد و لجاجت و از روی خیانت انجام میدهند.
رهبر انقلاب اسلامی درسال 97 با اشاره به ابزاررسانه فرمودند: « دشمن از ابزار رسانه استفاده میکند برای اثر گذاری بر افکار عمومی. توجه کنید به ابزار رسانه، ابزار مهم است واگر دست دشمن باشد، ابزار خطرناکی است» و در ادامه ایشان با اشاره به اثر گذاری جنگ رسانهای، این اثر گذاری را به مثابه سلاح شیمیای معرفی میکنند که در پس استفاده دشمن از این سلاح، قطعا تلفات نیروی انسانی- با تاثیر برافکارعمومی- برای ما حاصل خواهد شد.
انتشار این حجم از اخبار جعلی که هر کدام میتوانست نطفه نحس تولید یک شایعه بزرگ باشد لحظه به لحظه بر احساسات فردی و اجتماعی کاربران فضای مجازی تاثیرگذار بود و بر التهابات موجود آن چنان میافزود که هر کس واقعیت موجود در فضای اجتماع را نمیدید و اطلاع نداشت میپنداشت که ایران به تلی از خاکستر تبدیل شده و اجساد بیشماری در خیابانها رها هستند.
بر مبنای گزارشها، ایران اینتر نشنال 11426، بیبی سی 5343، من و تو 3739، صدای آمریکا 3656 و رادیو فردا 2694 خبر دروغ را تولید و انتشار دادند که در مجموع قریب به پنجاه درصد اخبار تولید شده آنها در این ایام دروغ و جعلی بوده و عمده تمرکز آنها با ادبیات تهییجی، تبلیغی و آموزشی با هدف دامن زدن بیشتر به اغتشاشات و با رویکرد اثر گذاری مخرب و خشونت ساز بر ذهن و روان نوجوانان و جوانان بوده است.
مشخص است با روشی که این رسانهها به کار گرفتند؛ حتی با فرض درست بودن ادعای روایت آنها از مرگ مهسا امینی، مطالبه مدعیان برای بررسی علت مرگ، نه تنها اجازه بروز منطقی نیافت؛ بلکه موجبات انحراف مطالبه آن عده و خسران عمومی و اهانت به ارزشهای اصیل جامعه و سوءاستفاده گروههای ساده اندیش تجزیهطلب را نیز فراهم کرد.
در این شرایط مردم اگر هوشیاری و وسواس لازم برای دریافت اخبار از منابع واقعی را نداشته باشند؛ دستشان عاری از امید خواهد شد در حالیکه جریانهای خبری، کلاغ گونه موجهای خود را در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی ایجاد کردهاند و مشتاقان نیز با انتشار اخبار آنها به شعف آمدند و دشمنان با شایعه سازی بار و بندیل خویش را بستهاند.